مزایای یادگیری فروش
1- جیب همیشه پر پول
2- شرافت در کسب و کار
3- معروف شدن در صنف و در شهر و کشور
4-خرید ماشین خونه و راحتی در زندگی
همان طور که در هرم مزایا مشاهده میکنید، اولین نکته چالش برای برتری است. شما با خرید همین کتاب چندهزارتومانی و خواندن آن، برای خودتان چالش ایجاد کردهاید و کمکم برای تغییر آماده میشوید.
در این مرحله از زندگی، خیلی از باورهایتان از بین خواهد رفت و باورهای جدیدی جانشین خواهد شد. هر روز مسئلههای جدیدی پیش پایتان قرار خواهد گرفت و زندگی شخصی و کاری شما کمی سختتر خواهد شد؛ چون باید تصمیمات جدیدی بگیرید یا طرز نگاه و فکرتان را تغییر دهید. این تغییرات زندگی شما را به دستانداز میاندازد. بهقول معروف، دریای طوفانی است که ناخدای لایق میسازد. در این مرحله شما دل به دریای طوفانی میزنید.
باید برای حرفهایترشدن و تحققبخشیدن به رؤیاهای خود، کتابهای دیگری هم بخوانید و مطالبی از این دست را دنبال کنید. اما چرا نگفتم شرکت در کلاسها یا گوشدادن به صوتهای آموزشی؟ بله، اینها هم تأثیر دارند؛ اما اثر مطالعه مهمتر است. هنگام خواندن کتاب همۀ حواستان درگیر میشود و کمکم نبوغ شما فعال خواهد شد و کارهایی خارقالعاده از شما سر خواهد زد. با مطالعه اضطراب شما کاهش مییابد، دایرۀ لغاتتان توسعه مییابد و کمکم سخنران خوبی خواهید شد. در نهایت دچار آلزایمر هم نخواهید شد!
برای پرداخت بهای کتاب هیچ بهانهای نیاورید. این تعلل شما را سالها عقب خواهد انداخت. نویسندۀ یک کتاب حاصل تمام دانستههای عمر خود را در کتابی گرد میآورد و شما بهبهایی اندک، بهاندازۀ آن فرهیخته تجربه و علم میآموزید.
سواد بهمعنای معلوماتی است که از طرق مختلف همچون خواندن کتاب، دیدن فیلم، شنیدن صوت، حضور در همایش و کلاس و راههای دیگر به دست میآید. سواد تخصصی یعنی یادگیری یک کار و تمرین آن و بازهم یادگیری و بازهم تمرین. اگر یک نفر فقط مثلاً همین برنامۀ وُرد را بهطور کامل بلد باشد و هر روز زمانی را صرف یادگیری همین تخصص کند، هیچوقت لنگ نان نخواهد شد و شاید بتواند با قدری خلاقیت، ثروتمند هم بشود.
سواد تخصصی یعنی در شغل خود تا میتوانید بیاموزید. آنقدر بیاموزید تا تفاوت شما در صنفتان بهخوبی حس شود و مردم از شما بهعنوان متخصص واقعی یاد کنند. اگر هر روز فقط بیست دقیقه در رستۀ کاری خود مطالعه کنید، سالانه حدود 120 ساعت اطلاعات تخصصی کسب کردهاید و همین موضوع شما را قطعاً سرشناستر و پولدارتر خواهد کرد.
سواد تخصصی شخصیتی متخصص خواهد ساخت؛ ولی سواد عادی متخصص بیشخصیت میسازد. تخصص شما را ثروتمند و بیتخصصی شما را استخدام میکند. افرادی که در صنفشان متخصصاند، معمولاً کارآفرین و جزو افراد مقتدر و ثروتمند جامعهاند؛ اما فروشندۀ عادی همانند توپ در زمین بازی به اینسو و آنسو پرت میشود.
وقتی سواد تخصصی خود را افزایش میدهید و کتابهای بیشتری میخوانید، خودتان را به چالش میکشید. در نهایت اولین نشانهای که به آن برمیخورید، وضع مالی برتر خواهد بود و چهچیزی بهتر از این هدیه!
سعدی بسیار شیرین بیان میکند: «آنکه بر دینار دسترسی ندارد، در دنیا کسی ندارد.»
در مثل زیبای فنلاندی آمده است: «اگر خواستی به رستوران بروی، ببین جیبت چه میگوید، نه معدهات.»
و بازهم سعدی میفرماید: «تا زر داری، به زور محتاج نهای.»
و بازهم: «جوی زر بهتر از پنجاه من زور.»
حضرت محمد(ص) میفرماید: «عزت دنیا به ثروت است و عزت آخرت به اعمال نیک.»
فرانسویها میگویند: «مردی که پول ندارد، گرگی است که دندان ندارد.»
زمانی که همۀ مراحل پیشین را طی کردید، طرز فکر شما هم بهطور کلی تغییر میکند. همانند انسانی مقتدر و ثروتمند و کتابخوان فکر خواهید کرد، نه کاسبی که صبح تا شب به این فکر است که فلان جنس بنجل را بهقیمتی گزاف بفروشد و سود کند و هزاران کلک دیگر... .
با یادگیری همۀ این نکات و خصوصاً با طرزفکری جدید، چنان تغییری در بین رقبا و همصنفهایتان خواهید کرد که همکاران و مشتریان شما بهتزده خواهند شد! تفاوتها را فکرها ایجاد میکنند، تفاوتها را انجامدادنهای بهگونهای بهتر ایجاد میکنند، تفاوتها را خلاقیتها به وجود میآورند، تفاوتها را دروغنگفتنها و سالم کارکردنها ایجاد میکنند.
تفاوت لذت و ذلت در یک چیز است: تصمیمها. تفاوت با رقبا یعنی متفاوتشدن در فکر، تصمیم و عمل. تفاوت یعنی وفات کارهای تکراری! تفاوت همانند شوری و شیرینی نیست؛ تفاوت یعنی شیرینیای که کمی شور باشد و شوریای که کمی شیرین باشد. دو قاتل به نام خجالت و تکرارْ تفاوتها را همیشه کشتهاند. متفاوتشدن قطعاً یعنی مسخرهشدن؛ اما ایجاد تفاوت یعنی ایجاد ثروت.