دوستی داشتم که هروقت میدیدمش، از مشکلات اقتصادی شروع میکرد تا جنگ و هزاران چیز دیگر. صحبتهای او آنقدر تأثیر منفی در من گذاشت که وقتی خواستم کاری مهم برای کسبوکارم انجام بدهم، بیانگیزه و سست شده بودم. مدام آن آیندۀ وحشتناک را تصور میکردم.
خیلیها «استادِ» سیاست شدهاند. سخنانی میبافند که هیچ مبنایی در سیاست ندارد و حتی غیرواقعی است. همینها در اقتصاد هم صاحبنظرند و همچنین در دیگر مسائل. واقعاً چرا باید به این حرفها گوش دهیم؟ چرا زمانمان را از دست بدهیم؟
برایان تریسی دراینباره راهکاری میدهد: هروقت شخصی با این طرزتفکر وارد دفتر یا مغازۀ شما شد، ناگهان بلند شوید و با او سلاموعلیک گرمی بکنید و بگویید: «داشتم میرفتم به ادارۀ فلان یا مدرسۀ فرزندم» یا «باید برای موضوعی به بانک بروم.» اگر از روی میز با عجله چند کاغذ هم جمعوجور کنید، قطعاً او هم با شما خواهد آمد. البته تعارفش برای رساندنتان را نپذیرید! با این کار، آن فرد از شما دور خواهد شد.
این افراد وارد مهمترین زمان کاری شما میشوند و آنقدر منفیگویی میکنند که شما را به زانو درآورند. اگر فکر میکنید با راهکار بالا ممکن است دروغ بگویید، روراست باشید ولی در چند دقیقه گپوگفتتان را تمام کنید. بهطور کلی اگر در جواب این افرادْ مثبتاندیش باشید، شما را یک جانی میپندارد و میخواهند هرطورشده، شما را بهسمت خود بکشانند. حال اگر شما هم شروع کنید به بحث، زمان و فکر و همهچیز دربارۀ موفقیتتان از بین خواهد رفت!
تا میتوانید، از ارتباط با این افراد پرهیز کنید. شاید اینان از عزیزانتان باشند یا از نزدیکانتان. در این صورت به آنها گوشزد کنید برای آنکه روحیهتان به هم نریزد، وارد مباحث ایشان نمیشوید. یا میتوانید با زیرکی بحثی دیگر را وسط بیاورید و کل موضوع را بهسمتی که خودتان میخواهید بکشانید و لذتش را هم ببرید! فکرْ عامل موفقیت شماست و آنقدر مهم است که میخواهم بیشتر دربارهاش صحبت کنم؛ چون تا فکرتان درست نشود، پول و ثروتتان اضافه نخواهد شد. دقت کنید که پول یک چیز است و ثروت هزاران چیز!