آموزش اعتماد به نفس با حمیدرضا بشیری آموزش اعتمادبهنفس به زبان ساده قسمت آخر تمرین نهایی در آموزش اعتماد به نفس در این تمرین نهایی باید بررسی کنیم و ببینیم که ما از چهکارهایی برای چه چیزی فراری هستیم و چرا این کارهایی که واقعاً در زندگی ما مهم هستند را انجام نمیدهیم؟ چون به هر اندازه که کارهای انجام نشده داشته باشیم همان قدر ذهن ما مشغول و درگیر مسائل مختلف حل نشده دارد پس باید موارد را یکییکی حل کنیم نه اینکه به آنها فکر کنیم که معمولاً فکر هیچ کاری را از پیش نخواهد برد. دو موضوع معمولاً کمککننده انسانها هستند و هر چیزی که از آن آسیب میبینیم خصوصاً به لحاظ پیشرفتنکردن مشخصاً دو مورد بنام اقدام و پیگیری است. دو اسلحه یا دو ابزار که به کمک شما میآید دقیقاً همین دوکلمه اقدام و پیگیری است در مورد اقدام باید بگوئید اگر کاری فکر میکنید که برای شما واقعاً مهم است باید اقدام کنیم؛ مثلاً اقدام به ترک سیگار اقدام به انجام ورزش اقدام به خرید یکخانه یا اقدام به گرفتن یک وام همهوهمه میتواند به من و شما کمک کند. اما اقدام تنها معمولاً کاری برای شما انجام نمیدهد و پیگیری هست که شما را به آن مرحله خوشحالی و رسیدن به نتیجه میرساند نه چیز دیگر پس اول اقدام ولو کوچکترین حالت ممکنه و دوم پیگیری همان موردتوجه بفرمائید که با اقدام بهیکبار تبلیغکردن در کسبوکار هیچوقت از شما برند نمیسازد و تنها پیگیری آن است که شما را به آن معروفیت و مشهوری خواهد رساند که پس از آن نتایج و مبالغ پول به راه و زندگی شما سرازیر میشود اقدام و پیگیری مهمترین رکن است حتی بهاندازه قدم یک مورچه و پیگیری آن برای بردن دانه به لانه خود کار را برای خودتان سخت نکنید مادر همه سختیها ترس از شکست است برای چه میترسید برای چه اقدام و پیگیری نمیکنید اینها واقعاً شوخی نیست اقدام و پیگیری در هر زمینهای میتواند به من و شما کمک کند تصور کنید چکههای آب بر روی سنگ یکبار هیچ اتفاقی رخ نمیدهد؛ اما با تکرار آن هر سنگ و سخرهای که باشد را سوراخ میکند توجه فرمایید که پیدایش کوهها هم بر همین اساس بوده است رسوب پیگیری رسوب بوده است که اینها را به وجود آورده است. پذیرش همه موارد رخداده باید پذیرفت هیچ راهی نیست هیچ راهی وجود ندارد باید پذیرفت که من اینم من فلانم این هستم این چشمهای من هست این قد من هست و خودم را دوست داشته باشم و در پی بهترشدن خودم باشم و حتی نه دیگری و پذیرش هر اتفاقی که در زندگی من و در کسبوکار رخداده است همه اینها را باید پذیرفت و از آنها درس گرفت و در پی بهترشدن و بزرگتر شدن پیش رفت. بخشش همه موارد - تاثیر آن در آموزش اعتماد به نفس باید بخشید امروزهروز باید بخشید تا راحت و آسودهتر زندگی کرد؛ اما نکته مهمی دراینبین وجود دارد که بخشش من در چه حد و اندازهای هست و برای چه؟ اما مهم اینجاست که پس از بخشش فراموشی را هم بکار بگیریم و موضوع را تا حدی کمرنگ و در نهایت فراموش کنیم؛ اما مسئلهای که همیشه اشتباه میکنیم دراینبین این است که دقیقاً راه آن اشتباه را برای خودمان باز میگذاریم قرار نیست شما شخصی را میبخشید و میدانید که سرشت آن شخص این است و تغیری نکرده است و هیچ تضمینی هم در تغیر آن فرد نیست دوباره همه وسائل را برای اشتباه مجدد محیا کنیم این دیگر از نادانی من و شماست پس بهشدت به این موضوع دقت کنید که پس از بخشش تضمین شده حرکت کنید یا کلاً مسیر را ببندید. نوشتن همه تنفرها و کینهها و بدیها و ازبینبردن آنها نوشتن همه تنفر و کینهها در عزتنفس به طرز عجیبوغریبی میتواند به من و شما کمک کند و در نهایت آنها را بسوزانیم یا پاره کنیم و از بین ببریم؛ چون با این کار فکر ما به ماده تبدیل خواهد شد و در نهایت با موجودیت آن و حذف آن بهتر کنار خواهیم آمد همه اینها بهشدت میتواند به من و شما کمک کند. من میدونم و من میتونم اعتقادی که به من و شما بسیار میتواند کمک کند دقیقاً همین مورد است که آنقدر این موضوع برای من مهم است که حدوحساب ندارد همین جمله شما را میتواند به عرش برساند نمیدانم چطور این موضوع را بیان کنم؛ اما به قدی این مورد مهم است که حد و اندازه ندارد گفتن و نوشتن این جمله از هر اندازه دعا و جادو برای شما بیشتر کار خواهد کرد که من میدانم و من میتوانم و بارهاوبارها این جمله را تکرار کنید؛ چون این زمینه بسیار مهم اعتمادبهنفس است. اما به این نکته باید اشاره کنم که بعضی از موارد واقعاً با همین جمله شروع میشود و باعث پیشرفت و بزرگی شما خواهد شد همیشه تکرار کنید من میدانم و من میتوانم و واقعاً برای آن کار اقدامی مورچه و کوچک کنید و سپس آن را آنقدر پیگیری کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید. آموزش عزت نفس 50 یا 100 کار حتی جزئی رو به سرانجام برسانم بر می گرده - برترین تکنیک آموزش اعتماد به نفس وای، وای از این تکنیک که تکنیک نیست یک عمل جراحی است یک قرص بسیار گرانبها است این آمپول یا دارو بهشدت اعتمادبهنفس شما را افزایش میدهد و چنان به شما کمک خواهد کرد که هیچ تراپیستی اینقدر نمیتواند به شما در افزایش اعتمادبهنفس کمک کند. سعی کنید که از ده کار بسیار ساده و روان شروع کنید و آن را به اتمام برسانید برای مثال نیازی نیست الان نوشتن یک کتاب یا میلیاردر شدن را هدف قرار بدهید نه اصلاً اینطور نیست برای مثال روزانه سه وعده مسواکزدن را در 30 روز یا نود روز برای خودتان هدف قرار بدهید یا حتی اگر این هم سخت هست هر کاری که اندازه آن کوچک است را در نظر بگیرید و آن را تا تمامشدن پیگیری کنید و به سرانجام برسانید. نکته در اول کار نیازی نیست کارهای سنگین و عجیبوغریب را آماده کنید نگزارید بدن شما و روح شما از شما بترسد و این ترسیدن باعث کمشدن خوددوستی و موضوع مهم اعتمادبهنفس خواهد شد اعتمادبهنفس خود را منفی نکنید با به سرانجام رساندن آن یک کار شما اعتماد به نفستان مثبتتر میشود تا جایی که آنقدر به خودتان اعتماد دارید که کوه را هم جابهجا میکنید. خرید دفتر جدید و خواستهها - اعتماد به نفس لطفاً یک دفترچه بسیار ارزنده خریداری کنید و طوری که معمولاً کسی به آن هم دسترسی نداشته باشد و یک خودکار یا دو خودکار بسیار خوشرنگ و عالی هم خریداری کنید و فقط و فقط مواردی را که دوست دارید به آنها برسید را بنویسید آن هم با زمان و زبان شکرگزاری که خدایا شکرت برای رسیدن به ماشین بی ام و اتاق هفت و بسیار خوشحالم از داشتن این ماشین بسیار عالی و ارزشمند و اینها را بنویسید و اقدام کنید و پیگیری کنید تلاش کنید البته تلاش هوشمندانه نه خودتان را زجر بدهید و خدایی نکرده بیمار شوید نه اصلاً اینطور بی فایدست تلاش هوشمندانه و اقدام و پیگیری و نکته بسیار مهم این است که قرار نیست خودمان را آنقدر زجر بدهیم یا آنقدر از تفریح و ورزش یا روح خودمان بزنیم که آسیب ببینیم یادتان باشد که باروح و جسم خودمان همانند یک دشمن نباید برخورد کنیم.
آموزش اعتماد به نفس تذکر: اطمینان رو با سادهبودن و روراستیهای نمایشی اشتباه نگیریم اعتماد یکی از مهمترین رکنها در آموزش اعتمادبهنفس هست و اگر اینها را بررسی کنیم متوجه میشویم افرادی که به خود بههیچعنوان اعتماد ندارند به دیگران هم هیچ اعتمادی ندارند و بهنوعی هم خودبرتربین هستند و این قشر از انسانها همیشه دیگران را بد دیگران را منفور میدانند الا آن کسانی که بهخوبی تأییدشان میکند؛ اما دراینبین مرزهای بسیار نازکی وجود دارد که به آنها میپردازیم. برخی افراد همچنان به دیگران اعتماد میکنند که گویی همه را قبول دارند الا خود این موضوع برگرفته از کودکی است و همینطور که بررسیها بیشتر میشود متوجه خواهیم شد که در اعتمادبهنفس اول دوستداشتن خود مهم است شما چگونه وقتی که خودتان را دوست دارید به همهوهمه اعتماد میکنید این یک خطا بسیار بزرگ است اعتماد از روی چه اعتماد برای چه؟ اعتماد حد و اندازه دارد برای مثال به ابزارها به انسانها تا حدودی مشود اعتماد کرد؛ اما نه بیشتر برای مثال نمیتوانید شما یک محموله ترافیکی بزرگ را با طناب و ریسمانهای معمولی مهار کنید در اینجا نه طناب بد است و نه ریسمان بلکه در محمولههای ترافیکی یا همان بارهای بسیار سنگینی که با تریلیهای غولپیکر جابهجا میشوند با سیمهای به هم تابیده یا سیمبکسل و بلتی خاص بسته میشوند دقیقاً میتوان به آنها اعتماد کرد حالا در انسانها هم همینطور است شما میتوانید برای مشاوره کسبوکار یا همان مشاوره شغلی به یک فرد باتجربه یا فرد تحصیلکرده مراجعه کنید و آن شخص شما را راهنمایی کند؛ ولی نمیتوان این مشورتها را از انسانهای عادی گرفت پس اعتماد درجه دارد. درجهبندی اعتماد بسیار مهم است حالا تصور کنید که همانند افراد نظامی باید به اطرافیان خودتان درجه بدهید آیا در نظامیان اینگونه است که ناگهان به شخصی درجه سرهنگی را بدهند؟ خیر اصلاً اینگونه نیست باید درجه را به ترتیب و گذشت زمان اعطا کرد نه آنکه تا شخصی از راه برسد به آن درجه سرهنگی یا بالاتر داد. برخی روراستیهایی که داریم نشانه از ضعف و نادانی ما هست چرا سعی داریم در بین افرادی که اصلاً شاید قابلاعتماد هم نباشند همه مطالب را باز کنیم و به روح لطیف خودمان بقبولانیم که ما از بس انسان پاکنیت ازبسکه انسان خوب و عالی هستیم همه مطالب را می گوئیم و آنها راستوحسینی! ما نمیگوییم که دروغ بگوئید نه اصلاً این طور نیست ما شما را به نگفتن و کمی تو دار بودن سوق میدهیم برای چه همه مطالب ریزودرشت زناشویی کاری و هر چیزی که هست را به دیگران میگوییم با این کار میخواهیم ثابت کنیم که خیلی انسان صادق و مهربانی هستیم یا اینکه در چاه مظلومیت خودمان را قرار بدهیم و بگوییم که آه ببینید که چقدر و چه اندازه من بدبخت و بیچاره هستم به من توجه کنید در این بخش به انسانهای توجه طلب هم میرسیم که با ضعفها و اعلام مشکلات میخواهند بگویند که ببینید چه اندازه به من ظلم میشود چه اندازه من بدبخت هستم لطفاً دل مهربانتان برای من کمی بسوزد برای من اشک بریزید با من همدلی کنید. آموزش عزت نفس اصلاً این افراد نه اینکه آدمهای بدی باشند نه اصلاً این طور نیست باید بسیار دقت کرد که کمی از این اخلاق و منش دوری کنیم اینها واقعاً برای ما هیچ سودی ندارد جز اینکه آبروی خودمان را ببریم و ما را یک انسان ضعیف و شکستخورده ببینند تنها در بین دو قشر میتوان این مطالب را بیان کرد یکی حقیقتاً باخدا و دیگری با متخصص که با تکنیکهایی بتواند ما را از این دامها رها کند البته خواندن کتاب هم بسیار میتواند به من و شما کمک بسیار کند.همه این موارد را برای آموزش اعتماد به نفس دقت بفرمایید.
آموزش اعتماد به نفس خالیکردن فنجان خالیکردن فنجان یکی از مواردی هست که بسیار میتوانید برای یادگیری از آن استفاده کنید داستان به این صورت است که داستان خالیکردن فنجان این است که سالها پیش در ژاپن استاد سوزوکی استاد زِن از هر گوشه جهان شاگردانی در مدرسه خودش داشت. جوانانی که فقیر و بیسواد بودند در نزد ایشان تعلیم روش نوین زندگیکردن میدیدند. در یکی از سالها 23 نفر را برای تعلیم پذیرفته بود و معمولاً 4 سال طول میکشید تا یک شاگرد استاد شود. تعداد 22 نفر از شاگردان از روستاهای دورافتاده ژاپن آمده بودند و 1 نفر نیز به اصرار پدرش وارد این مدرسه شده بود. این شاگرد اهل توکیو بود و فقیر نیز نبود و صاحب مدارج بود. در این مدرسه اولین سال آموزش چیزی تعلیم داده نمیشد و شاگردان فقط در سال اول زمین را تمیز میکردند و توالتها را میشستند و برای شاگردان ارشدتر غذا درست میکردند. ظرفها را تمیز میکردند و ... در پایان سال اول استاد سوزوکی 23 شاگرد را در محوطه مدرسه دور هم جمع کرد و از بین آنها کسانی را که شایسته ارتقا به سال دوم بودند را انتخاب کرد و تمامی 22 نفری که از روستاها آمده بودند ارتقا یافتند. استاد به شاگردی که از توکیو آمده بود و در آمریکا تحصیلکرده بود گفت: تو هنوز آماده نیستی! باید یک سال دیگر نیز در این پایه بمانی! آن شاگرد جا خورد و استدلالی که آن شاگرد از این حرکت استاد داشت این بود که حتماً استاد خواسته تا او در همین پایه بماند و به شاگردان جدیدالورود کمک نماید، آنها را راهنمایی کند و دو سال دیگر نیز در همان پایه ماند... در آخر سال دوباره استاد سوزوکی او را تجدید کرد! به او گفت که هنوز آماده نیستی و یک سال دیگر نیز باید در پایه اول بمانی! این بار شاگرد عصبانی شد. فریاد زد و سر استاد داد کشید... استاد در حال نوشیدن یک فنجان چایی بود. استاد گفت: آرام باش و بنشین. استاد از او خواست تا برایش یک فنجان چایی بریزد. شاگرد چایی را در فنجان ریخت و فنجان پر شد و استاد گفت چرا بیشتر نمیریزی؟ ادامه بده شاگرد باز هم ریخت و چایی از فنجان سر رفت و روی میز ریخته شد. استاد گفت: دلیل اینکه هیچوقت ترفیع نگرفتی این بود که تو مثل این فنجان تو پُر هستی. هر مطلب و دانشی که میخواستم به تو یاد بدهم نمیتوانست وارد ذهنت شود و سر میرفت اعتمادبهنفس اعتمادبهنفس امروزهروز بسیار بازارگرمی پیدا کرده است و همینطور که میدانیم در این نوع از بازارها معمولاً اتفاقهای خوبی رخ نخواهد داد و جالبتر از همه اینکه متأسفانه برخی که اطلاعاتی حتی سطحی هم از این موضوعات درسی ندارند سخنرانی میکنند؛ اما من در زمینه روانشناسی کسبوکار در دانشگاه نزد بهترین استاد این درسها را آموختم و بیش از آن تحقیقاتی در رادیو های امریکایی و همینطور متنهای بااصالت جستجو کردم تا به این محتوا رسیدهام؛ اما باور کنید همین مطالب واقعاً بهترینهایی هستند که وجود دارند و من ندیدم کسی همه دوره را دیده باشد و تغیری احساس نکرده باشد این برای من خیلی جالب بود حتی بسیاری از این عزیزان متخصص و تحصیلات مرتبط دارند و همین موضوع باعث خرسندی بنده شده است. اعتمادبهنفس چیزی نیست که ما بگوییم که نداریم نه اصلاً این طور نیست اعتمادبهنفس چیزی هست که از روز اول در تن و جان انسان وجود دارد کرامت و عزت در انسان وجود دارد که در بخش آموزش حرمت نفس یا همان آموزش عزتنفس کاملاً توضیح دادهام؛ اما اعتمادبهنفس که یکی از مهمترین و شاید بگویم اگر حرمت نفس استخوان روح و روان انسان است دقیقاً اعتمادبهنفس همانند عضلات کاربرد دارند شوربختانه در نوع زندگی و نگاه پدر و مادرها به زندگی و حتی نگاه معلمها و اساتید به زندگی بهگونهای بوده است که همیشه انسانها را تحقیر میکردند و با دعواکردنها با تحقیرها و تنبیهها اعتمادبهنفس و حرمت نفس را از انسانها گرفتهاند فرقی هم نمیکند در جوامع دور و چه ایران این کارهای نادرست را انجام میدهند. اما اعتمادبهنفس در دو نوع است که در ویدئو های بعدی بهخوبی توضیح دادهام؛ اما ماجرا ازاینقرار است که ما اعتمادبهنفس را داریم فقط منفی یا مثبت میشود تصور کنید که شما یک هدف را برای خودتان ترسیم میکنید خب اصلاً قراردادن این هدف شما از کجا نشئتگرفته است؟ مثلاً اگر میخواهید یک خودرو شاسیبلند خیلی گران را بخرید واقعاً میخواهید با آن پز بدهید؟ یا چه دلیلی دارد؟ بهترین دلیل میتواند امنیت زیبایی و خیلی از مواردی باشد که در دید خود شما بهتر است؛ اما موضوع این است که چون دلیل محکم و تصمیم قاطعانهای ندارید شاید آن تلاش عجیبوغریب را نکنید یا آن انگیزه بسیار زیاد را نداشته باشید برای همین هم شاید دیرتر به آن هدف دست پیدا کنید یا اینکه خدایی نکرده اصلاً دست پیدا نکنید و این جاست که اعتمادبهنفس شما منفی میشود و کمکم درگیریهایی را برای خود ایجاد میکنید؛ اما راهحل و آسان چیست؟ این جمله کلیدی را بخوانید سپس پاراگراف بعدی را مطالعه بفرمایید: من از عهده کارها برمیآیم دانایی و توانایی درود بر شما وقتی که این مطلب را میخوانید؛ یعنی شما با دیگران بسیار تفاوت دارید و ذهن و زندگی شما کاملاً متفاوت است برای همین این نوید را به شما بدهم که اعتمادبهنفس شما کمکم مثبت و در حد عالی خودتان قرار خواهید گرفت. راهحل به این صورت است که اهداف بلندمدت میانمدت و کوتاهمدت را که در ویدئو های آخر توضیح دادهام کامل مینویسید؛ اما نکته مهم اینجاست که قبل از آن بگذارید مغز و ذهن ما به این ماجرا عادت کند برای همین بین ده تا پنجاه تا کار آسان را در نظر میگیرید و هر کدام از آنها را تمام میکنید این یکی از راه های عجیب افزایش اعتمادبهنفس یا اعتماد به خودتان است. از همه مهمتر اینکه کارها را عجیب و غرید در نظر نگیرید؛ مثلاً مسواکزدن مثلاً هفتهای یک کلمه زبان یادگرفتن میدانید رمز این است که انسان باشند و وقتی که مثلاً پانزده عدد از این اهداف را به اتمام رساندید تمام وجودتان به خودتان اعتماد پیدا خواهد کرد و اعتماد شما آنچنان خواهد شد که حال میتوانید تصمیمهای بزرگتر اهداف سنگینتر را در نظر بگیرید و چون مغز و ذهن شما این موارد را آموخته است و خودتان به خودتان اعتماد پیدا کردید دیگر مسیر برای همیشه هموار شده است. به امید پیروزی همه ایرانیان، لطفاً تا انتها این برنامه با ما باشید