آموزش اعتماد به نفس با حمیدرضا بشیری آموزش اعتمادبهنفس به زبان ساده قسمت آخر تمرین نهایی در آموزش اعتماد به نفس در این تمرین نهایی باید بررسی کنیم و ببینیم که ما از چهکارهایی برای چه چیزی فراری هستیم و چرا این کارهایی که واقعاً در زندگی ما مهم هستند را انجام نمیدهیم؟ چون به هر اندازه که کارهای انجام نشده داشته باشیم همان قدر ذهن ما مشغول و درگیر مسائل مختلف حل نشده دارد پس باید موارد را یکییکی حل کنیم نه اینکه به آنها فکر کنیم که معمولاً فکر هیچ کاری را از پیش نخواهد برد. دو موضوع معمولاً کمککننده انسانها هستند و هر چیزی که از آن آسیب میبینیم خصوصاً به لحاظ پیشرفتنکردن مشخصاً دو مورد بنام اقدام و پیگیری است. دو اسلحه یا دو ابزار که به کمک شما میآید دقیقاً همین دوکلمه اقدام و پیگیری است در مورد اقدام باید بگوئید اگر کاری فکر میکنید که برای شما واقعاً مهم است باید اقدام کنیم؛ مثلاً اقدام به ترک سیگار اقدام به انجام ورزش اقدام به خرید یکخانه یا اقدام به گرفتن یک وام همهوهمه میتواند به من و شما کمک کند. اما اقدام تنها معمولاً کاری برای شما انجام نمیدهد و پیگیری هست که شما را به آن مرحله خوشحالی و رسیدن به نتیجه میرساند نه چیز دیگر پس اول اقدام ولو کوچکترین حالت ممکنه و دوم پیگیری همان موردتوجه بفرمائید که با اقدام بهیکبار تبلیغکردن در کسبوکار هیچوقت از شما برند نمیسازد و تنها پیگیری آن است که شما را به آن معروفیت و مشهوری خواهد رساند که پس از آن نتایج و مبالغ پول به راه و زندگی شما سرازیر میشود اقدام و پیگیری مهمترین رکن است حتی بهاندازه قدم یک مورچه و پیگیری آن برای بردن دانه به لانه خود کار را برای خودتان سخت نکنید مادر همه سختیها ترس از شکست است برای چه میترسید برای چه اقدام و پیگیری نمیکنید اینها واقعاً شوخی نیست اقدام و پیگیری در هر زمینهای میتواند به من و شما کمک کند تصور کنید چکههای آب بر روی سنگ یکبار هیچ اتفاقی رخ نمیدهد؛ اما با تکرار آن هر سنگ و سخرهای که باشد را سوراخ میکند توجه فرمایید که پیدایش کوهها هم بر همین اساس بوده است رسوب پیگیری رسوب بوده است که اینها را به وجود آورده است. پذیرش همه موارد رخداده باید پذیرفت هیچ راهی نیست هیچ راهی وجود ندارد باید پذیرفت که من اینم من فلانم این هستم این چشمهای من هست این قد من هست و خودم را دوست داشته باشم و در پی بهترشدن خودم باشم و حتی نه دیگری و پذیرش هر اتفاقی که در زندگی من و در کسبوکار رخداده است همه اینها را باید پذیرفت و از آنها درس گرفت و در پی بهترشدن و بزرگتر شدن پیش رفت. بخشش همه موارد - تاثیر آن در آموزش اعتماد به نفس باید بخشید امروزهروز باید بخشید تا راحت و آسودهتر زندگی کرد؛ اما نکته مهمی دراینبین وجود دارد که بخشش من در چه حد و اندازهای هست و برای چه؟ اما مهم اینجاست که پس از بخشش فراموشی را هم بکار بگیریم و موضوع را تا حدی کمرنگ و در نهایت فراموش کنیم؛ اما مسئلهای که همیشه اشتباه میکنیم دراینبین این است که دقیقاً راه آن اشتباه را برای خودمان باز میگذاریم قرار نیست شما شخصی را میبخشید و میدانید که سرشت آن شخص این است و تغیری نکرده است و هیچ تضمینی هم در تغیر آن فرد نیست دوباره همه وسائل را برای اشتباه مجدد محیا کنیم این دیگر از نادانی من و شماست پس بهشدت به این موضوع دقت کنید که پس از بخشش تضمین شده حرکت کنید یا کلاً مسیر را ببندید. نوشتن همه تنفرها و کینهها و بدیها و ازبینبردن آنها نوشتن همه تنفر و کینهها در عزتنفس به طرز عجیبوغریبی میتواند به من و شما کمک کند و در نهایت آنها را بسوزانیم یا پاره کنیم و از بین ببریم؛ چون با این کار فکر ما به ماده تبدیل خواهد شد و در نهایت با موجودیت آن و حذف آن بهتر کنار خواهیم آمد همه اینها بهشدت میتواند به من و شما کمک کند. من میدونم و من میتونم اعتقادی که به من و شما بسیار میتواند کمک کند دقیقاً همین مورد است که آنقدر این موضوع برای من مهم است که حدوحساب ندارد همین جمله شما را میتواند به عرش برساند نمیدانم چطور این موضوع را بیان کنم؛ اما به قدی این مورد مهم است که حد و اندازه ندارد گفتن و نوشتن این جمله از هر اندازه دعا و جادو برای شما بیشتر کار خواهد کرد که من میدانم و من میتوانم و بارهاوبارها این جمله را تکرار کنید؛ چون این زمینه بسیار مهم اعتمادبهنفس است. اما به این نکته باید اشاره کنم که بعضی از موارد واقعاً با همین جمله شروع میشود و باعث پیشرفت و بزرگی شما خواهد شد همیشه تکرار کنید من میدانم و من میتوانم و واقعاً برای آن کار اقدامی مورچه و کوچک کنید و سپس آن را آنقدر پیگیری کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کنید. آموزش عزت نفس 50 یا 100 کار حتی جزئی رو به سرانجام برسانم بر می گرده - برترین تکنیک آموزش اعتماد به نفس وای، وای از این تکنیک که تکنیک نیست یک عمل جراحی است یک قرص بسیار گرانبها است این آمپول یا دارو بهشدت اعتمادبهنفس شما را افزایش میدهد و چنان به شما کمک خواهد کرد که هیچ تراپیستی اینقدر نمیتواند به شما در افزایش اعتمادبهنفس کمک کند. سعی کنید که از ده کار بسیار ساده و روان شروع کنید و آن را به اتمام برسانید برای مثال نیازی نیست الان نوشتن یک کتاب یا میلیاردر شدن را هدف قرار بدهید نه اصلاً اینطور نیست برای مثال روزانه سه وعده مسواکزدن را در 30 روز یا نود روز برای خودتان هدف قرار بدهید یا حتی اگر این هم سخت هست هر کاری که اندازه آن کوچک است را در نظر بگیرید و آن را تا تمامشدن پیگیری کنید و به سرانجام برسانید. نکته در اول کار نیازی نیست کارهای سنگین و عجیبوغریب را آماده کنید نگزارید بدن شما و روح شما از شما بترسد و این ترسیدن باعث کمشدن خوددوستی و موضوع مهم اعتمادبهنفس خواهد شد اعتمادبهنفس خود را منفی نکنید با به سرانجام رساندن آن یک کار شما اعتماد به نفستان مثبتتر میشود تا جایی که آنقدر به خودتان اعتماد دارید که کوه را هم جابهجا میکنید. خرید دفتر جدید و خواستهها - اعتماد به نفس لطفاً یک دفترچه بسیار ارزنده خریداری کنید و طوری که معمولاً کسی به آن هم دسترسی نداشته باشد و یک خودکار یا دو خودکار بسیار خوشرنگ و عالی هم خریداری کنید و فقط و فقط مواردی را که دوست دارید به آنها برسید را بنویسید آن هم با زمان و زبان شکرگزاری که خدایا شکرت برای رسیدن به ماشین بی ام و اتاق هفت و بسیار خوشحالم از داشتن این ماشین بسیار عالی و ارزشمند و اینها را بنویسید و اقدام کنید و پیگیری کنید تلاش کنید البته تلاش هوشمندانه نه خودتان را زجر بدهید و خدایی نکرده بیمار شوید نه اصلاً اینطور بی فایدست تلاش هوشمندانه و اقدام و پیگیری و نکته بسیار مهم این است که قرار نیست خودمان را آنقدر زجر بدهیم یا آنقدر از تفریح و ورزش یا روح خودمان بزنیم که آسیب ببینیم یادتان باشد که باروح و جسم خودمان همانند یک دشمن نباید برخورد کنیم.
self confidenceو اعتماد و اعتماد به نفس در مشتری بررسی آسیبها 14 ماه اول زندگی ما بسیار مهم است و تا 30 ماهگی همانطور که گفته شد بارهاوبارها این چند ماه و تا 8 سالگی بسیار مهم است و باید بدانیم که این روزها و ماهها واقعاً برای انسان مهم است اصلاً اگر به لحاظ دینی هم بررسی کنیم میدانیم که داشتن دایه چه اساسی داشته است؛ اما در این بخش نمیخواهیم که موضوع دینی را پیش بکشیم و چیزی که بسیار مهمتر است این است که فرهنگ خودمان را کمی تغیر بدهیم و بدانیم که صرفاً آوردن فرزند هدف نیست و هدف تربیت و رسیدگی به منش و منزلت آن در کودکی است که روحیه و جان این انسان را قوی کنیم؛ چون حقیقتاً مهم است تربیت بسیار مهمتر خانهای که در آن محبت و عشق موج بزند در خانههایی که مرتب در آنها جنگ و دعوا است متأسفانه تن آن فرزند میلرزد و روح آنها بهجای آنکه بزرگتر بشود آزرده خواهد شد شاید این موضوع را دی فیلمها کمی دیده باشیم البته بیشتر در فیلمهای قدیمی نه امروز که فرزندان دقیقاً در وسط دعواها نقش ایفا میکنند در آن فیلمهای قدیمی دیدهایم که گاهی از فرزندان میخواهند که به اتاق رفته تا پدر و مادر موضوعی را که دارند بهراحتی مطرح کنند همین مورد هم بسیار میتواند کمک کند. آموزش عزت نفس نکتهای که وجود دارد اولین معلمها دقیقاً همین پدر و مادرها هستند وقتی که عشق را از این انسان بالغ که هم معلم هستند و هم پدر و مادر باد نگیرند از کجا و با چه کسانی عشق را تجربه خواهند کرد همه اینها مهم و مؤثر است و باید دانست که چه باید کرد و چه باید گفت عشق در خانه همانند اکسیژن برای فرزندان مهم است و کمبود این بتواند آسیبهایی را به فرزندان وارد کند البته شاید این نکته بسیار رؤیایی باشد؛ اما خب چارهای نیست حقیقتاً در قران هم که نگاه کنید در سوره المومنین دقیقاً عنوان شده که همسر کسی است که آرامش را به شما میدهد البته بازهم در سورههایی عنوان شده است که شاید همسر شما با شما مشکلاتی داشته باشد؛ اما خیر شما در همان مشکلات است و چهبسا باعث پیشرفت و تغیر و بهترشدن ما خواهد شد و در این مورد خیری نهفته است هیچ دشمنی میان دوست فامیل نباشد و کودک متوجه آن نشود متأسفانه، بسیار دیدهایم که همسران متأسفانه تمام بحثها و دعواهای فامیل را توضیح میدهند بارهاوبارها تحلیل میکنند اینها شاید برای افراد بزرگسال عادی باشد؛ اما متأسفانه برای کودکان چیزی جز نفرت و ضرر نخواهد داشت که باید به همه آنها رسیدگی کنیم و واقعاً مراقب باشیم چه چیزی مهمتر از اعتمادبهنفس فرزندان شما واقعاً دوست داریم که فردای بزرگشدن آنها ببینیم که آنها هم این مشکلات را تجربه کنند؟ پس حقیقتاً باید کمی مراقب بود.همه این موارد در آموزش اعتماد به نفس مهم است من حتی در مواردی از خانواده خودخواهش کردم که موقع بحثها فرزندان حضور نداشته باشند تا اینها در فرزندان و عزیزانمان ماندگار نشود؛ اما واقعاً سخت است و کمی تا رسیدن به این ماجرا فکر میکنم که کمی فاصله داریم. خانهای که در آن دستور جای خواهش را گرفته باشد در بسیاری موارد دیده شده است که فرزندان و همسر خصوصاً خانمها وظیفهای را بر دوش آنها میبینیم و آن را وظیفه آنها میدانیم و کمکم به حالت بردهداری رسیده است خب مواردی همانند دستوردادن دقیقاً همین را ایجاد میکند خواهشکردن باید جای دستوردادن را بگیرد دستوردادن واقعاً از دوران ارتش و رفتار دستوری بسیار شکل بیشتری پیدا کرده است و متأسفانه افراد نظامی گاهی در خانه هم همان حالت دستوری را دارند که این عین ضرر کردن است. هیچ قدرت و ترسی نباید دیده شود-اعتماد به نفس متأسفانه، مردسالاری و زنسالاری یا فرزندسالاری چیزی است که امروزهروز هر کسی نوعی را انتخاب میکند و فکر میکند که با این موارد زندگی بهتری خواهند داشت نه اصلاً این طور نیست همه سالاری مهم است هر کس در نوع و اندازه خودش مهم است و هیچکس قدرتی بالاتر از دیگری ندارد چهبسا جوان 25ساله ای که شما را سوار هواپیما میکند و از این شهر به آن شهر و حتی کشور و قاره جابهجا میکند؛ اما این کار از فردی که تخصصی در این حوزه ندارد؛ ولی سن بیشتری دارد برخواهد آمد؟ قطعاً خیر و حتی در آن پرواز ممکن هست یک پرستار یا یک مهماندار جان یک مسافر بیمار 90ساله را نجات بدهد پس هیچ برتری وجود ندارد و قدرتی که آن شخص ادعا کند که من چون چندین سال از شما بزرگتر هستم بهتر میدانم که این هواپیما چطور پرواز کند نه اصلاً اینطور نیست و نخواهد بود و آن فرد 50ساله هم قطعاً در مواردی تخصص و دانایی دارد که آن خلبان ذرهای از آن نمیداند اینها دلیل بر زورگویی نخواهد بود.همه این مثال ها در آموزش اعتماد به نفس موثر است. ترس هم یکی از مواردی هست که متأسفانه پدرها و حتی مادرها گونهای برخورد میکنند که فرزندان دوست پدر و مادرها نیستند البته دوستیهایی هم دیدهایم که باهم مشروب میخورند یا فکر میکنند که خیلی کار بزرگی میکنند بارهاوبارها دیده شده است که همین فرزندان متأسفانه راه پدر یا مادر را خیلی قویتر و سریعتر پیش میگیرند و متأسفانه سر از مواد و خرابیهایی درمیآورند که جبران آنها بسیار سخت است پس ترسها باید در پائینترین سطح خود یا اصلاً وجود نداشته باشد. همینطور رابطهها هم طوری نباشد که پدر یا مادر به خودش اجازه بدهد که حریمها را پاره کند و هر کاری که فکر میکند به نظر خودش درست است نه علم انجام بدهد. مثالی که اگر میخاد عرق بخوره پیش خودم بخوره نه دوست و رفقا نه اصلاً این راهکار مناسب و خوبی نیست پیش شما می خوره پیش دوستش هم می خوره پس سعی نکنید که با این حرفهای عجیبوغریب خلاف و چیزی که از پایه و اساس درست نیست به فرزندان خودتان و جامعه بخورانید این موضوع حتی در بزرگان امریکا و غریب هم صادق است آنها هم این موارد را همیشه به مراقب هستند و این سه مورد مهم در آموزش اعتماد به نفس حرمت محبت و توجه و مدیریت باشد نه قدرت ناز و نوازش مردها 12 بار در زن 20 بار فیزیکی و لمسی ضرورت در حد آب و غذا دو عده در بزرگسالی بهشدت نیاز به نوازش دارند یا از نوازش بهشدت متنفر هستند در کودکی آسیب دیدند
آموزش اعتماد به نفس ویژگی ثروتمندان و ویژگی عجیب در آموزش اعتماد به نفس 1- بیش ده مثل بیل گیتس تسلا جواهرفروش خودرو فروش خانهفروش…. جراح قلب خب این معنی بیش ده دقیقاً یعنی اینکه من باید بیش از آنچه که پول گرفتهام خدمات ارائه دهم و این را یک اصل بسیار بزرگ برای خودتان بدانید تصور کنید که این کارها آنقدر برای شما میتواند پولسازی کند که حدوحساب ندارد و جالب این جا است که با بررسی تمامی ثروتمندان جهان این موضوع را خواهیم فهمید که آنها پولی را که دریافت میکنند مقدار بیشتری خدمات یا محصول ارائه میدهند خب شما تصور کنید و حتی محاسبه کنید که یک شرکت همانند تویوتا وقتی خودرویی را که تولید میکند چنان باکیفیت میسازد که واقعاً برای آن بهاندازه شرکتهای چینی یا ایرانی سود ندارد و حتی اشخاصی دیده شدهاند که یک میلیون کیلومتر رانندگی کرده است با مدل هایلوکس تویوتا و آن خودرو واقعاً هیچ مشکلی نداشته است و چرا اینقدر به کیفیت اهمیت میدهند؟ پس بیش از آن چیزی که میگیریم باید تحویل بدهیم حالا تصور کنید که در همین کسبوکار آموزش فروش یا مشاوره شغلی که داریم و حتی در آموزش حرمت نفس یا آموزش اعتمادبهنفس حقیقتاً همه این متنها و پادکستها و حتی ویدئو ها همه رایگان هستند و تنها بخشی از خدمات را به فروش گذاشتهایم که همه این موارد واقعاً به من و شما کمک بسیاری میکند. 2- وقتی کاری خوبه اونو رهانکردن به بهانه رسیدن به کار بهتر موضوع مهم در آموزش اعتماد به نفس یکی از بدبختیهای ما خصوصاً ایرانیها همین است همیشه فکر میکنیم که مرغ همسایه غاز است و همین تفکرات است که همه زندگی ما را تحت شعاع قرار داده است و گاهی حتی به همسر و فرزندان سختیهایی را تحمیل میکنیم البته باید بدانیم که به چه چیزهایی علاقه داریم بهخوبی خودشناسی کرده باشیم برای مثال کتاب استاد عشق را که در بهترین کتاب آموزش فروش معرفی کردهام بینظیر است برای مثال استاد حسابی یا پروفسور حسابی یکی از افرادی هستند ایشان نزد انیشتین بودهاند و افتخارات زیادی را نصیب این مشور و مرزبوم کردهاند؛ اما مهم اینجاست که چندین رشته را خواندهاند و فعالیتهای بسیاری در زمینه موسیقی و یادگیری زبان عربی انگلیسی و همینطور آلمانی داشتهاند؛ اما تصور واقعی و حقیقی این است که برخی افراد چندبعدی هستند و همه آن کارها را بهحداعلا میرسانند و برخی هم خیر فقط یک کار را میتوانند انجام بدهند. در این موارد اصلا هیچ کدام بر یک دیگر برتری ندارند و هرکدام مزیت های خاص خود را دارند حالا شما باید بدانید که چه چیزی شما را خوشحال میکند از چه چیزی لذت میبرید مثلا ساخت و ساز ساختمان ساخت و ساز ویلا در مناطق خاص سر سبز ؟ با نه اصلا مسافرکشی را دوست دارید ببینید این شناخت خود بسیار مهم است یا برخی میگویند هر چیزی که پول ساز باشد من دوست دارم. خب واقعیتی که در جهان و در ایران وجود دارد موضوعی بنام پول است و در همه جای دنیا همین صادق است پول حرف اول و آخر را میزند؛ اما در کنار آن سعی کنیم عشق و علاقه را هم داشته باشیم و همینطور پیشرفتهای علمی چون اگر تنها انسانی بشویم که پولدار باشیم و هیچ فهم و درک و انسانیتی نداشته باشیم که دیگر هیچ تنها جمع کردهایم برای دیگران و همه عمر را به باد دادهایم برخی موارد هم فقط و فقط از روی طمع هست؛ یعنی امروز شخص ویلا میسازد فردا تولیدکننده لباس میشود پسفردا واردات خودرو انجام میدهد این شلوغیها تنها پول و اعتبار انسانها را از بین میبرد مگر آنکه من کار ویلاسازی را سیستم سازی کرده باشم و بهحداعلا رسانده باشم و حالا بیزینس بعدی و همینطور با قراردادن مدیران درست در جایگاه درست با سرکشیهای درست آنها همکار میکنند. بینید واقعاً این متن آن قدر سخت است که حدوحساب ندارد؛ چون دقیقاً خود من از آن دسته افراد چند دستهای هستم برای همین چند رشته و چند شغل را دارم و تجربههای سختی هم هستند؛ اما شدنی هست نکتهای که وجود دارد این است که ما نباید در یک زمین به چاله بیستسانتی در قسمت دیگر یک چاله یکمتری و چالههای زیادی این شکلی داشته باشیم هیچکدام آنها به آب یا نفت نخواهند رسید تنها چالهای که در جای درست با ابزار مناسب و دقت و زمان زیاد حفر شود تا به آن نتیجه دلخواه رسید البته نمیشود هم بیمطالعه قبلی این کار را انجام داد برای مثال در دل کویر با یک متراژ بسیار بالایی به آب میرسیم؛ ولی در بخشهای خاص کشور حتی در چندمتری هم به آب خواهیم رسید و مراقب باشیم که به دنبال طلا هستیم آب یا نفت اینها واقعاً مهم هستند. برای اطلاعات بیشتر میتوانید در بخش مشاوره شغلی بیشتر خدمت شما عزیزان باشیم چرا که شرایط و خواستههای هر شخص کاملاً متفاوت است. 3-علاقه وجودی و قلبی شما که البته باید دید علاقه شما با چه باد می کنه پول یا شان علاقه و شان و پول هم بسیار مهم است برخی واقعاً شان شغلی برایشان از هر چیزی مهمتر است برای مثال زمانی که با یکی از دکترها مشاورهای داشتم ایشان توضیح میدادند که من آرزو داشتم خانم دکتر صدایم کنند و خدا رو شکر دکتر شدم و همه من را خانم دکتر خطاب میکنند؛ اما میدانید به لحاظ درآمد همیشه حسرت کسانی را میخورد که شرکت داشتند یا بیزینسهای خاص داشتند و پول زیادی به دست میآورند ببینید اینها واقعاً از شناخت خود به وجود میآید. خب فرد دیگری را که آن هم خانم بودند جالب بود که یک دیپلمه بودند؛ اما آنقدر وضعیت مالی ایشان درست و عالی بود که به آن خانم دکتر خانم مهندس هم میگفتند و تقریباً خوشحال از این ماجرا هم بود و این نکات ریز هستند که بسیار مهم است آن خانم دکتر چندین بار دست به کارهای خطرناک زده بود و همیشه ناراضی و حال بسیار بد داشت که با تراپیست شخصی که داشتند موضوعاتشان با دارو و دوا کمکم در حال درمان بود. برای خودم معمولاً هر دو باید به یک اندازه باشد برای مثال هم پول مناسب و شان شغلی مناسب تقریباً هر دو را برای کسبوکارم در نظر گرفتهام ستون دیگر اعتمادبهنفس واقعبینانه و خوشبینانه من می دونم من میتونم بدترین شغل دنیا شاخه به شاخه پریدن این موضوع در آموزش اعتماد به نفس به شدت مهم است که از ندانستنها و نخواندنها و نشناختنها پدیدار میشود
آموزش اعتماد به نفس خالیکردن فنجان خالیکردن فنجان یکی از مواردی هست که بسیار میتوانید برای یادگیری از آن استفاده کنید داستان به این صورت است که داستان خالیکردن فنجان این است که سالها پیش در ژاپن استاد سوزوکی استاد زِن از هر گوشه جهان شاگردانی در مدرسه خودش داشت. جوانانی که فقیر و بیسواد بودند در نزد ایشان تعلیم روش نوین زندگیکردن میدیدند. در یکی از سالها 23 نفر را برای تعلیم پذیرفته بود و معمولاً 4 سال طول میکشید تا یک شاگرد استاد شود. تعداد 22 نفر از شاگردان از روستاهای دورافتاده ژاپن آمده بودند و 1 نفر نیز به اصرار پدرش وارد این مدرسه شده بود. این شاگرد اهل توکیو بود و فقیر نیز نبود و صاحب مدارج بود. در این مدرسه اولین سال آموزش چیزی تعلیم داده نمیشد و شاگردان فقط در سال اول زمین را تمیز میکردند و توالتها را میشستند و برای شاگردان ارشدتر غذا درست میکردند. ظرفها را تمیز میکردند و ... در پایان سال اول استاد سوزوکی 23 شاگرد را در محوطه مدرسه دور هم جمع کرد و از بین آنها کسانی را که شایسته ارتقا به سال دوم بودند را انتخاب کرد و تمامی 22 نفری که از روستاها آمده بودند ارتقا یافتند. استاد به شاگردی که از توکیو آمده بود و در آمریکا تحصیلکرده بود گفت: تو هنوز آماده نیستی! باید یک سال دیگر نیز در این پایه بمانی! آن شاگرد جا خورد و استدلالی که آن شاگرد از این حرکت استاد داشت این بود که حتماً استاد خواسته تا او در همین پایه بماند و به شاگردان جدیدالورود کمک نماید، آنها را راهنمایی کند و دو سال دیگر نیز در همان پایه ماند... در آخر سال دوباره استاد سوزوکی او را تجدید کرد! به او گفت که هنوز آماده نیستی و یک سال دیگر نیز باید در پایه اول بمانی! این بار شاگرد عصبانی شد. فریاد زد و سر استاد داد کشید... استاد در حال نوشیدن یک فنجان چایی بود. استاد گفت: آرام باش و بنشین. استاد از او خواست تا برایش یک فنجان چایی بریزد. شاگرد چایی را در فنجان ریخت و فنجان پر شد و استاد گفت چرا بیشتر نمیریزی؟ ادامه بده شاگرد باز هم ریخت و چایی از فنجان سر رفت و روی میز ریخته شد. استاد گفت: دلیل اینکه هیچوقت ترفیع نگرفتی این بود که تو مثل این فنجان تو پُر هستی. هر مطلب و دانشی که میخواستم به تو یاد بدهم نمیتوانست وارد ذهنت شود و سر میرفت اعتمادبهنفس اعتمادبهنفس امروزهروز بسیار بازارگرمی پیدا کرده است و همینطور که میدانیم در این نوع از بازارها معمولاً اتفاقهای خوبی رخ نخواهد داد و جالبتر از همه اینکه متأسفانه برخی که اطلاعاتی حتی سطحی هم از این موضوعات درسی ندارند سخنرانی میکنند؛ اما من در زمینه روانشناسی کسبوکار در دانشگاه نزد بهترین استاد این درسها را آموختم و بیش از آن تحقیقاتی در رادیو های امریکایی و همینطور متنهای بااصالت جستجو کردم تا به این محتوا رسیدهام؛ اما باور کنید همین مطالب واقعاً بهترینهایی هستند که وجود دارند و من ندیدم کسی همه دوره را دیده باشد و تغیری احساس نکرده باشد این برای من خیلی جالب بود حتی بسیاری از این عزیزان متخصص و تحصیلات مرتبط دارند و همین موضوع باعث خرسندی بنده شده است. اعتمادبهنفس چیزی نیست که ما بگوییم که نداریم نه اصلاً این طور نیست اعتمادبهنفس چیزی هست که از روز اول در تن و جان انسان وجود دارد کرامت و عزت در انسان وجود دارد که در بخش آموزش حرمت نفس یا همان آموزش عزتنفس کاملاً توضیح دادهام؛ اما اعتمادبهنفس که یکی از مهمترین و شاید بگویم اگر حرمت نفس استخوان روح و روان انسان است دقیقاً اعتمادبهنفس همانند عضلات کاربرد دارند شوربختانه در نوع زندگی و نگاه پدر و مادرها به زندگی و حتی نگاه معلمها و اساتید به زندگی بهگونهای بوده است که همیشه انسانها را تحقیر میکردند و با دعواکردنها با تحقیرها و تنبیهها اعتمادبهنفس و حرمت نفس را از انسانها گرفتهاند فرقی هم نمیکند در جوامع دور و چه ایران این کارهای نادرست را انجام میدهند. اما اعتمادبهنفس در دو نوع است که در ویدئو های بعدی بهخوبی توضیح دادهام؛ اما ماجرا ازاینقرار است که ما اعتمادبهنفس را داریم فقط منفی یا مثبت میشود تصور کنید که شما یک هدف را برای خودتان ترسیم میکنید خب اصلاً قراردادن این هدف شما از کجا نشئتگرفته است؟ مثلاً اگر میخواهید یک خودرو شاسیبلند خیلی گران را بخرید واقعاً میخواهید با آن پز بدهید؟ یا چه دلیلی دارد؟ بهترین دلیل میتواند امنیت زیبایی و خیلی از مواردی باشد که در دید خود شما بهتر است؛ اما موضوع این است که چون دلیل محکم و تصمیم قاطعانهای ندارید شاید آن تلاش عجیبوغریب را نکنید یا آن انگیزه بسیار زیاد را نداشته باشید برای همین هم شاید دیرتر به آن هدف دست پیدا کنید یا اینکه خدایی نکرده اصلاً دست پیدا نکنید و این جاست که اعتمادبهنفس شما منفی میشود و کمکم درگیریهایی را برای خود ایجاد میکنید؛ اما راهحل و آسان چیست؟ این جمله کلیدی را بخوانید سپس پاراگراف بعدی را مطالعه بفرمایید: من از عهده کارها برمیآیم دانایی و توانایی درود بر شما وقتی که این مطلب را میخوانید؛ یعنی شما با دیگران بسیار تفاوت دارید و ذهن و زندگی شما کاملاً متفاوت است برای همین این نوید را به شما بدهم که اعتمادبهنفس شما کمکم مثبت و در حد عالی خودتان قرار خواهید گرفت. راهحل به این صورت است که اهداف بلندمدت میانمدت و کوتاهمدت را که در ویدئو های آخر توضیح دادهام کامل مینویسید؛ اما نکته مهم اینجاست که قبل از آن بگذارید مغز و ذهن ما به این ماجرا عادت کند برای همین بین ده تا پنجاه تا کار آسان را در نظر میگیرید و هر کدام از آنها را تمام میکنید این یکی از راه های عجیب افزایش اعتمادبهنفس یا اعتماد به خودتان است. از همه مهمتر اینکه کارها را عجیب و غرید در نظر نگیرید؛ مثلاً مسواکزدن مثلاً هفتهای یک کلمه زبان یادگرفتن میدانید رمز این است که انسان باشند و وقتی که مثلاً پانزده عدد از این اهداف را به اتمام رساندید تمام وجودتان به خودتان اعتماد پیدا خواهد کرد و اعتماد شما آنچنان خواهد شد که حال میتوانید تصمیمهای بزرگتر اهداف سنگینتر را در نظر بگیرید و چون مغز و ذهن شما این موارد را آموخته است و خودتان به خودتان اعتماد پیدا کردید دیگر مسیر برای همیشه هموار شده است. به امید پیروزی همه ایرانیان، لطفاً تا انتها این برنامه با ما باشید